Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Careers
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (8128 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
exjunction
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
EXOR
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
difference
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
differences
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
NAND function
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی نادرست است که تمام ورودی ها درست باشند و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
dispersion
U
تابع منط قی که خروجی آن نادرست است وقتی تمام ورودی ها درست باشند و درست است وقتی یک ورودی نادرست باشد
exclusive
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یک ورودی درست باشد و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
alternatives
U
تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
alternative
U
تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
symmetric difference
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشند و وقتی نادرست است که هر دو ورودی مثل هم باشند
except
U
تابع منط قی که مقدار آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند. و وقتی نادرست است که ورودی ها مشابه باشند
equality
U
تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که یا دو ورودی درست باشند و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
NOR function =
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی نادرست است که ورودی درست باشند
anti-
U
ورودی ها درست باشند و وقتی نادرست است که ورودی ها مشابه باشند
NOT function
U
تابع معکوس منط قی که وقتی ورودی نادرست باشد خروجی درست خواهد بود
denials
U
تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
denial
U
تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
meet
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
meets
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
intersections
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
intersection
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
OR function
U
تابع منط قی که وقتی خروجی درست میدهد که یک ورودی درست باشد
and
U
تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی درست باشد
coincidence function
U
تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی درست باشد
either or operation
U
تابع منط قی که وقتی خروجی درست دارد که یک ورودی درست داشته باشد
equivalence
U
تابع منط قی که وقتی درست است همه ورودی ها مشابه باشند
equivalence
U
1-تابع And 2-تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی مثل هم باشند
joint denial
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی غلط است که هر ورودی درست باشد
inequivalence
U
تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که ورودی ها یکسان نباشند وگرنه خروجی نادرست است
equivalence
U
تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که ورودی یکسان نباشند وگرنه خروجی نادرست است
exclusive
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که همه ورودی ها در یک سطح باشند ونادرست است اگر باهم فرق کنند
denial
U
تابع منط قی که خروجی آن نادرست است اگره یک ورودی درست باشد
neither nor function
U
تابع منط قی که خروجی آن نادرست است اگر ورودی درست باشد
denials
U
تابع منط قی که خروجی آن نادرست است اگره یک ورودی درست باشد
non equivalence function
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که ورودی ها مثل هم نباشند وگرنه خروجی غلط است
alternation
U
تابع منط قی که یک خروجی درست را در صورتی که هر یک از ورودی ها درست باشد ایجاد میکند
disjunction
U
تابع منط قی که در صورتی که ورودی درست باشد خروجی درست تولید میکند
conjunction
U
تابع منط قی که اگر همه ورودی ها درست باشند درست خواهد بود
conjunctions
U
تابع منط قی که اگر همه ورودی ها درست باشند درست خواهد بود
NEQ
U
تابع منط قی که خروجی آن درست است اگر ورودی ها مثل هم نباشند و گرنه خروجی نادرست است
joins
U
تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
joined
U
تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
join
U
تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
unions
U
تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست خواهد بود
union
U
تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست خواهد بود
anti-
U
تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که یکی
one element
U
تابع منط قی که در صورت درستی ورودی خروجی درست میدهد
coincidence element
U
مدار الکترونیکی که یک سیگنال خروجی تولید میکند وقتی که دو ورودی همزمان اتفاق میافتد یا دو کلمه دودویی معادل باشند
coincidence circuit
U
مدار الکترونیکی که یک سیگنال خروجی تولید میکند وقتی که دو ورودی همزمان اتفاق میافتد یا دو کلمه دودویی معادل باشند
identities
U
دروازه منط ق که حاوی خروجی ست که در صورتی که ورودی ها یکسان باشد درست است
identity
U
دروازه منط ق که حاوی خروجی ست که در صورتی که ورودی ها یکسان باشد درست است
drop down list box
U
لیستی از موضوعات برای هر ورودی که وقتی فاهر میشود که نشانه گر را بخش ورودی ببرد
identities
U
تابع منط قی که تنها خروجی آن درست است که عملوندها یک ارزش را داشته باشند
identity
U
تابع منط قی که تنها خروجی آن درست است که عملوندها یک ارزش را داشته باشند
queueing
U
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queued
U
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queue
U
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queues
U
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
quiescent
U
وضعیت فرآیند یا مدار یا وسیله وقتی که هیچ سیگنال ورودی اعمال نشده باشد
voltage
U
وسیلهای که ولتاژ خروجی درست میکند در صورتی مقدار ورودی ها تغییر کند
voltages
U
وسیلهای که ولتاژ خروجی درست میکند در صورتی مقدار ورودی ها تغییر کند
coincidence function
U
پردازش دو یا چند سیگلنال ورودی و خروجی آنها تابع AND آنها باشند
The convict cannot distinguish between right and wrong
[distinguish right from wrong]
.
U
این مجرم نمی تواند بین درست و نادرست را تشخیص
[تشخیص درست را از نادرست]
بدهد.
compounded
U
مدار یا تابع منط قی که از چندین ورودی که خروجی می سازد
compounds
U
مدار یا تابع منط قی که از چندین ورودی که خروجی می سازد
compound
U
مدار یا تابع منط قی که از چندین ورودی که خروجی می سازد
JK flip flop
U
نوعی flipe=flop با دو ورودی k,g و دو خروجی مخالف که بستگی به ورودی دارند
gate
U
دروازه ورودی که خروجی آن معادل معکوس منط ق ورودی است
gates
U
دروازه ورودی که خروجی آن معادل معکوس منط ق ورودی است
fallacy of composition
U
استدلال نادرست به اینکه هرگاه بعض مطلبی درست باشد کل ان صحیح است
gigo
U
اگر اطلاعات ورودی بد باشد خروجی هم بد خواهد بود
input output processor
U
پردازنده ورودی- خروجی پردازشگر ورودی- خروجی
verify
U
بررسی اینکه داده ضبط شده یا ورودی درست است
verified
U
بررسی اینکه داده ضبط شده یا ورودی درست است
verifies
U
بررسی اینکه داده ضبط شده یا ورودی درست است
verifying
U
بررسی اینکه داده ضبط شده یا ورودی درست است
interface
U
مداری که به داده کنترل شده به صورت ورودی یا خروجی CPU باشد
input/output
U
فضای ذخیره سازی موقت برای داده که ورودی یا خروجی باشد
interfaces
U
مداری که به داده کنترل شده به صورت ورودی یا خروجی CPU باشد
maps
U
با آدرسهای اختصاص داده شده به وسیله ورودی یا خروجی کامپیوتر به طوری که قابل دستیابی باشند گویی محلی از حافظه هستند
map
U
با آدرسهای اختصاص داده شده به وسیله ورودی یا خروجی کامپیوتر به طوری که قابل دستیابی باشند گویی محلی از حافظه هستند
adc
U
وسیله مبدل ورودی آنالوگ به خروجی دیجیتال که قابل فهم برای کامپیوتر باشد
clamper
U
مداری که سطح سیگنال را از نوک اسکن کردن یا سایر وسایل ورودی به بیشترین حد محدود میکند زودتر از وقتی که به یک مقدار عددی تبدیل شود
adders
U
مدار جمع دودویی که میتواند مجموع در ورودی را حساب کند و نیز میتواند ورودی یا خروجی به صورت وام شده را بپذیرد
adders
U
مدار جمع دودویی که جمع دو ورودی را حساب میکند و خروجی وام گرفته را هم نشان میدهد ولی چنین ورودی ای را نمیپذیرد
adder
U
مدار جمع دودویی که جمع دو ورودی را حساب میکند و خروجی وام گرفته را هم نشان میدهد ولی چنین ورودی ای را نمیپذیرد
adder
U
مدار جمع دودویی که میتواند مجموع در ورودی را حساب کند و نیز میتواند ورودی یا خروجی به صورت وام شده را بپذیرد
inputted
U
1-تابع ورودی . 2-فضای ورودی
input
U
1-تابع ورودی . 2-فضای ورودی
analog
U
مداری که سیگنال را که مط ابق با اعداد دیجیتال ورودی است به عنوان خروجی صادر میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به آنالوگ تبدیل کند
fullest
U
مدار جمع دودویی که می توان مجموع دو ورودی را حساب کند و عدد نقلی ورودی را می پذیرد و در صورت لزوم رقم نقلی خروجی تولید میکند
full
U
مدار جمع دودویی که می توان مجموع دو ورودی را حساب کند و عدد نقلی ورودی را می پذیرد و در صورت لزوم رقم نقلی خروجی تولید میکند
map
U
پورت ورودی /خروجی که قابل دستیابی است انگار که محلی از حافظه در محدوده آدرس طبیعی CPU باشد
maps
U
پورت ورودی /خروجی که قابل دستیابی است انگار که محلی از حافظه در محدوده آدرس طبیعی CPU باشد
GKS
U
استاندارد دستورات نرم افزاری و توابع که ورودی /خروجی گرافیکی را شرح میدهد تا توابع مشابه را روی هر نوع سخت افزار تامین کند
flip-flops
U
قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flopping
U
قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flop
U
قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flopped
U
قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
input/output
U
فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود
analogue
U
مداری که یک سیگنال آنالوگ را که مط ابق با ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به حالت آنالوگ تبدیل کند
analogues
U
مداری که یک سیگنال آنالوگ را که مط ابق با ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به حالت آنالوگ تبدیل کند
graphics
U
استاندارد برای دستورات نرم افزاری و توابع شرح ورودی /خروجی گرافیکی برای تامین تابع یکسان روی هر نوع سخت افزار
literal
U
چاپ خطا وقتی که حرفی با دیگری جایگزین شود و یا وقتی دو حرف منتقل شوند
fullest
U
مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند
full
U
مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند
packs
U
توافق وقتی چندین موضوع مختلف همزمان موافق باشند
pack
U
توافق وقتی چندین موضوع مختلف همزمان موافق باشند
packages
U
توافق وقتی چندین موضوع مختلف همزمان موافق باشند
packaged
U
توافق وقتی چندین موضوع مختلف همزمان موافق باشند
package
U
توافق وقتی چندین موضوع مختلف همزمان موافق باشند
speeches
U
که وقتی باسم اجرا شود و مشابه صحبت افراد میشود
speech
U
که وقتی باسم اجرا شود و مشابه صحبت افراد میشود
implications
U
B درست باشند
inclusion
U
B درست باشند
implication
U
B درست باشند
true false questions
U
پرسشهای درست- نادرست
half
U
جمع کننده دودویی که میتواند نتیجه جمع دو ورودی را تولید کند. و رقم نقل خروجی تولید میکند ولی نمیتواند رقم نقل ورودی بپذیرد
logic
U
بخشی از کد که توابع نامناسب مثل آسیب سیستم انجام میدهد وقتی شرایط ی برقرار باشند
boolean operation
U
یکی از دو مقدار ممکن درست یا نادرست
DPA
U
روش بار کردن پشتههای پروتکل در حافظه فقط وقتی که برای بخش خاصی نیاز باشند
i/o
U
ورودی-خروجی
input output
U
ورودی خروجی
opens
U
کد تابع که وقتی دستور فراخوان اعمال شد در حافظه کپی شده است
opened
U
کد تابع که وقتی دستور فراخوان اعمال شد در حافظه کپی شده است
open
U
کد تابع که وقتی دستور فراخوان اعمال شد در حافظه کپی شده است
demanded
U
یچ کردن بین مدارها وقتی نیاز باشد
demand
U
یچ کردن بین مدارها وقتی نیاز باشد
demands
U
یچ کردن بین مدارها وقتی نیاز باشد
input output operation
U
عملکرد ورودی- خروجی
microcontroller
U
پورت ورودی /خروجی
central
U
واحد ورودی و خروجی
input output symbol
U
علامت ورودی- خروجی
input output relation
U
رابطه ورودی- خروجی
input output order
U
ترتیب ورودی- خروجی
cpu
U
باس ورودی / خروجی
input output interface
U
میانگیر ورودی- خروجی
input output system
U
سیستم ورودی- خروجی
input output procedure
U
رویه ورودی- خروجی
input output ports
U
مدخلهای ورودی- خروجی
parallel input output
U
ورودی و خروجی موازی
input output control
U
کنترل ورودی- خروجی
input output bus
U
گذرگاه ورودی- خروجی
i/o processor
U
پردازنده ورودی و خروجی
i/o port
U
مدخل ورودی و خروجی
i/o channel
U
کانال ورودی و خروجی
i/o bound
U
محدود به ورودی خروجی
simultaneous input/output
U
ورودی و خروجی همزمان
input output device
U
دستگاه ورودی و خروجی
input output instructions
U
دستورات ورودی و خروجی
serial input\output
U
ورودی و خروجی سری
input output unit
U
واحد ورودی- خروجی
input output channel
U
کانال ورودی- خروجی
false
U
اخطار خطا وقتی که هیچ خطایی رخ نداده باشد
input function
U
تابع سیگنال ورودی
interface
U
که شامل : کانال ورودی /خروجی
interfaces
U
که شامل : کانال ورودی /خروجی
architecture
U
حافظه و وسایل ورودی / خروجی
input output control system
U
سیستم کنترل ورودی-خروجی
input output bandwidth
U
پهنای باند ورودی- خروجی
iocs
U
سیستم کنترل ورودی- خروجی
input output controller
U
کنترل کننده ورودی- خروجی
input output redirection
U
تعیین مسیر ورودی- خروجی
basic input output system
U
سیستم ورودی و خروجی پایه
memory mapped i/o
U
ورودی- خروجی نگاشت حافظه
cases
U
تابع جستجویی که وقتی جواب میدهد که کلمه جستجو و حالت حروف آن تط ابق داشته باشتد
case
U
تابع جستجویی که وقتی جواب میدهد که کلمه جستجو و حالت حروف آن تط ابق داشته باشتد
input output programming system
U
سیستم برنامه سازی ورودی- خروجی
I/O file
U
داده ورودی
[خروجی]
[رایانه شناسی]
amplification
U
نرخ قدرت سیگنال خروجی به ورودی
input/output file
U
داده ورودی
[خروجی]
[رایانه شناسی]
remote
U
وسیله ورودی- خروجی خارج از کامپیوتر
remoter
U
وسیله ورودی- خروجی خارج از کامپیوتر
remotest
U
وسیله ورودی- خروجی خارج از کامپیوتر
bios
U
سیستم اساسی ورودی و خروجی بایوس
combo box
U
ورودی- خروجی متفاوت را نمایش میدهد
programmed i/o
U
ورودی- خروجی برنامه ریزی شده
microsoft
U
ورودی کاربر و خروجی را نمایش میدهد
permanent
U
حافظه کامپیوتر که حتی وقتی که برق قط ع باشد داده را برمی گرداند
boolean operation
U
کلمه دودویی که در آن هر بیت نشان دهنده درست یا نادرست است با استفاده از اعداد 0 و 1
timeout
U
1-تابع خروج روی ترمینال -On line وقتی هیچ دادهای وارد نشود.2-مدت زمان یک عمل
hash
U
تولید عدد یکتا مشتق شده از ورودی برای هر ورودی پایگاه داده ها
input/output
U
داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
I
[O]
request
[IORQ]
U
درخواست داده ورودی
[خروجی]
[رایانه شناسی]
input
[output]
request
U
درخواست داده ورودی
[خروجی]
[رایانه شناسی]
input/output module
U
واحد داده ورودی
[خروجی]
[رایانه شناسی]
I/O module
U
واحد داده ورودی
[خروجی]
[رایانه شناسی]
I/O device
U
دستگاه داده ورودی
[خروجی]
[رایانه شناسی]
input/output device
U
دستگاه داده ورودی
[خروجی]
[رایانه شناسی]
operation
U
عمل منط قی که از دو ورودی یک خروجی تولید میکند
I/O statement
U
دستور داده ورودی
[خروجی]
[رایانه شناسی]
I/O instruction
U
دستور داده ورودی
[خروجی]
[رایانه شناسی]
input/output statement
U
دستور داده ورودی
[خروجی]
[رایانه شناسی]
inhibit
U
ورودی دروازه که سیگنال خروجی را بلاک میکند
registering
U
ثبات انتقال که خروجی آن به ورودی اش برمی گردد.
input/output instruction
U
دستور داده ورودی
[خروجی]
[رایانه شناسی]
inhibits
U
ورودی دروازه که سیگنال خروجی را بلاک میکند
register
U
ثبات انتقال که خروجی آن به ورودی اش برمی گردد.
cascade connection
U
خروجی یکی ورودی برای دیگری است
parallels
U
داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
tidal prism
U
اب ورودی و خروجی جذر ومد یا کشند دریایی
parallelled
U
داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
Recent search history
Forum search
2
New Format
1
معنی لغت overfit
1
if there's any justice
1
Vintage style
1
A hero can affect on the people.
1
To be capable of quoting
1
ایا جمله من درست است؟How has changed … how he grew the last time I saw he .How he more lovely than after…how is lovely… how is…
1
من میخواهم بگویم پایت را خم نکن
1
set the record straight
1
چیزی که عوض داره گله نداره
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com